افسردگی

 

افسردگی که در اثر سودایی شدنه خون ایجاد میشه و حاصلش توهم و خیال پردازی و افکار منفی وفکرای جورواجور وکابوس های شبانه و اینکه هی خواب میبینن دارن از بلندی پرت میشن یکی هی داره دنبالشون میکنه هی تو خواب از چیزی وحشت دارن و.... هستش Tروانپزشکا با دادن داروهای ارامبخش در واقع بر شدت برودت مزاج اضافه میکنن و نه تنها افسردگی ریشه کن نمیشه بلکه مریضه بیچاره به دارو معتاد میشه و تا دارو رو ول کنه مجدد دچار مشکل میشه(آخه اینم شد درمان؟؟)
درمان یعنی ریشه کن کردنه بیماری ...به ذهنه کی میرسه که مثلا به این مریض افسرده بگه:برنج نخور عدس نخور سالاد نخور فلان دم کرده رو بخور فلان ادویه رو بخور یا مثلا تا 40 شب 7 تا زیتون بخور تا خوب شی؟؟
میبینید چطور غذا شخصیت سازه؟؟
البته مزاج فقط به غذایی که میخوریم نیست ...مصالح ساختمانی خانه ای که درش زندگی میکنیم منطقه جغرافیایی تکلم و حرفهای روزمره محیط کار و شغل حتی رنگ لباسایی که میپوشیم همگی در تنظیم و تغییر مزاجمون موثر هستن
مثلا آب اصفهان نسبت به آب تهرون! طبع سردتری داره و آدمای اصفهان نسبت به تهران نجوش تر و سرد ترهستن
حالا لطفا به کسی برنخوره! داریم مثال میزنیما
یا منطقه ای که آب شهرش از رودخانه ای تامین میشه که آب اون رودخانه خروشان و پر تحرکه..این آب روی شخصیت اثر میذاره و آدم رو فرز و تیز و باهوش میکنه
یا
مثلا گچ مزاج سرد داره و برای افراد روماتیسمی و بلغمی اصلا مناسب نیست که دیوارهای خونه شون از گچ پوشیده بشه خصوصا در فصلهای مرطوبه سال توی این خونه ها حالشون بدتر میشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد